جشن رمضان کریم
به نام آفریدگار مِهر…
سلام به همه ی بارانی ها…
اسم ماه رمضون که میاد صدای ربنا می پیچه تو سرمون و دلمون پر می شه از عطرِ دورهمی هایی که از بچگیامون حک شده تو خاطرمون
به نام آفریدگار مِهر…
سلام به همه ی بارانی ها…
اسم ماه رمضون که میاد صدای ربنا می پیچه تو سرمون و دلمون پر می شه از عطرِ دورهمی هایی که از بچگیامون حک شده تو خاطرمون
به نام خدای خوبی ها
روز جشنمون بلأخره اومد ? ?
با تأخیر یک هفته ای جشن دهه کرامت رو واسه ماهی قرمزامون گرفتیم ?
ماه رمضان، ماه مهمانی خدا، میزبان فرشته هایی از جنس پاکی و صداقت و مهربانی بودیم… فرشته های کوچکی که قلبشان به وسعت دریاست! 🙂
به نام خدای باران
روز ولادت امام مهربونی ها، آخرین حجت روی زمین، حضرت مهدی برای همه ی مسلمونا مهم هست.
جشن گرفتن برای همچین مناسبتی هم شیرین و جذابه و هم وظیفه ما مسلمونا و بچه شیعه هاس ?
به نام خدای باران
قرار بود یه مولودی داشته باشیم برای ولادت امام حسین (ع)؛ ولی خدای ماهی قرمزا خیلی مهربونتره و همه چیز باهم جور شد؛
ساعت هفت و نیم صبح دم در مرکز فرشتگان. خاله ها برای برنامه ی اون روز توجیه می شدن: تو مینی بوس ساندویچ هاشون رو بدین ( یه سری ساندویچ های پنیر و خیار که شل و ول بودن!! )؛
اسم اردو که اومد، یاد اون اردوهای خوب دوران دبیرستان افتادم ^-^ اردوهایی که از یه هفته قبلش واسه ش برنامه ریزی می کردیم که کی زیرانداز بیاره، کی بدمینتون، کی چیپس و پفک… D:
از صبح زود که رفتیم دم در مرکز رسالت، یه سر و صداهایی میومد...
در جای جای زمان، مؤثرترین وسیله و گویاترین بیان برای یکصدا کردن اندیشه های گوناگون، هنر بوده است. وسیله ای که همیشه صدای نیازها، رنج ها و شادی ها را به بهترین صورت به تصویر کشیده، فاصله ها را کوتاه کرده و همه را همراه.
به نام خدا 🙂
بعد خستگی طاقت فرسای امتحانا، خدای ماهی قرمزا هوامونو داشت؛ مقدمات یه جشن خوب رو برامون تدارک دید ☺️ ?
به نام بی همتای ابدی
شب یلدا، بلندترین شب سال، شبی که کل خانواده کنار هم جمع می شوند. عمو، خاله، عمه، دایی، مادربزرگ و پدربزرگ و شنیدن کلییییی خاطرات شیرین از هرکدامشان، و البته خوردن خوراکی های خوشمزه ?
خانواده بزرگ باران هم تصمیم دارد، مثل همممه ی خانواده ها، شب یلدا دور هم جمع شوند.